باورم نمیشه.
خدایا داری باهامون شوخی میکنی؟ مگه میشه اینقدر پشت سر هم اتفاقات بزرگی بیوفته که هرکدومش برای یک سال غم داشتن کافیه.
چرا باورم نمیشه جان همنوع برای یه عده اندازه یک پشه هم مهم نیست.
ای خدا چطوری میخوایم جواب پس بدیم بهت.
خدایا جهنمت جا داره یا میخوای بزرگترش کنی؟ این همه حق الناسی که توام نمیتونی ببخشی رو هم حساب کردی برای ظرفیتش؟
باورم نمیشه که توی اوج حال خوبی که داشتم شروع میکردم برای تغییراتی که بهشون امید داشتم یهو اینجوری خوردم که یک هفته است نمیتونم هیچ کاری بکنم و فقط میخوام بشینم یه گوشه.
باورم نمیشه بجای کار کردن فقط نشستم روی زمین کنار بخاری فقط گریه کردم.
باز خوبه من بخاری ای دارم که کنارش نشستم چجوری با عذاب وجدانش کنار بیام.
باورم نمیشه عده ای دوست دارن نماینده مجلس یا هر کوفت دیگه ای بشن و براش سر و دست میشکنن. حتی فکر کردن به بار مسئولیت و حق الناسش منو دیوونه میکنه شما چطوری خودتون رو میذارین توی موقعیتش و بعدم با خونسردی هیچ کار مثبت که هیچ حتی ضرر میزنین و گناه برای خودتون جمع میکنین.
برای چی؟ برای 80 سال زندگی فانی؟ واقعا؟ اصلا اسمش زندگی هست؟ این همه گریه و زجه رو میبینین بعدش زندگی هم میتونین بکنین؟
اگه انقدر سنگدل و ظالمین پس چرا اینقدر ادعاتون میشه که بقیه بدن؟ خب لعنتی اگه بقیه بدن تو خودتم که بدی! فازت چیه ادای معصومارو درمیاری؟
بخدا قسم ذره ای انسانیت توی وجودتون نیست بخدا نیست اگه بود تا حالا دق میکردین. تازه ما از خیلی اتفاقا خبر هم نداریم و حالمون اینه شما از همش هم خبر دارین و راحتین!
خدایا مطمئنی برای همه بنده هات قلب آفریدی؟
درباره این سایت